درمان پیسی با روغن ترب
علت ویتیلیگو چیست؟
آیا واقعاً می دانیم چه چیزی باعث ویتیلیگو می شود؟ آیا واقعاً یک بیماری خود ایمنی است؟ آیا علت “ناشناخته” نیست، و آیا نظریه های جایگزین زیادی وجود ندارد که به همان اندازه محتمل باشند؟مردم مدام از آنها می پرسند، بنابراین فکر کردم احتمالاً باید برای پاسخ دادن وقت بگذارم.
در واقع، ما بیشتر از هر بیماری خودایمنی دیگری، از جمله دیابت، تیروئیدیت، لوپوس و غیره، در مورد علت ویتیلیگو می دانیم. درست است که در گذشته ایده های مختلفی در مورد علت ویتیلیگو وجود داشته است، از خودایمنی گرفته تا استرس سلولی، مواد شیمیایی، اعصاب و ژنتیک. و بسیاری از دانشمندان مدت زیادی را صرف بحث در مورد اینکه کدام یک درست بوده است. معلوم شد که اکثر آنها درست هستند و با هم کار می کنند تا بیماری بالینی را که ما ویتیلیگو می نامیم ایجاد کنند. آیا تا به حال داستان مرد کور و فیل را شنیده اید؟ وضعیتی را توصیف میکند که در آن ۳ مرد نابینا به یک فیل برخورد میکنند و سعی میکنند به سادگی با لمس فیل، آن را تشخیص دهند. یکی در تنه معتقد است که مار است، دیگری در عاج ادعا می کند که یک تکه سنگ است، و سومی در پا استدلال می کند که این یک ستون است.
پزشکان اولیه متوجه شدند که ویتیلیگو اغلب در بیماران و اعضای خانوادهشان مبتلا به سایر بیماریهای خودایمنی، بهویژه بیماری تیروئید و دیابت نوجوانان رخ میدهد، که نشان میدهد این بیماری خودایمنی نیز دارد. آنتی بادی های ملانوسیت ها در خون بیماران کشف شد که به نظر می رسید این ایده را تایید می کند. سپس، دیگران دریافتند که ملانوسیتهای بیماران ویتیلیگو غیرطبیعی و بیمار هستند، و سپس استدلال کردند که این بیماری عمدتاً یک بیماری دژنراتیو ملانوسیتها است، و هرگونه پاسخ ایمنی مشاهدهشده تنها ثانویه به این انحطاط است. سپس بررسی پوست آسیبدیده در زیر میکروسکوپ نشان داد که سلولهای T درست در کنار ملانوسیتهای در حال مرگ قرار دارند، که باز هم نشان میدهد که سلولهای ایمنی بازیگران اصلی بیماری هستند.
سپس آزمایشی نشان داد که سلولهای T ایمنی را میتوان از پوست سفید جدا کرد، با پوست سالم و رنگدانهدار همان بیمار کنار هم قرار داد و سلولهای T به داخل پوست خزیده و ملانوسیتها را از بین بردند و ثابت کرد که سلولهای T برای ایجاد ویتیلیگو ضروری و کافی هستند. در بیمار “نظریه همگرایی ویتیلیگو” ایجاد شد که اساساً نشان دهنده ارتباط بین ۳ مرد نابینا است که آنها همه چیز را کشف کردند. این نظریه نشان داد که ملانوسیتهای غیرطبیعی باعث التهاب در پوست میشوند که منجر به کشتن ملانوسیتها به واسطه سلولهای T میشود. این هر دو نظریه استرس سلولی و خودایمنی را به هم گره زد. سپس مطالعات اضافی نشان داد که برخی از مواد شیمیایی می توانند استرس سلولی را در ملانوسیت های سالم ایجاد کنند.
این باعث شد یک نظریه “رقیب” دیگر، نظریه ژنتیکی باقی بماند. خوب، بیان این به عنوان یک نظریه جایگزین فقط احمقانه است، زیرا ژنتیک بر همه این مسیرها تأثیر می گذارد. ملانوسیتهای غیرطبیعی به دلیل ساختار ژنتیکی آنها احتمالاً به این شکل هستند. سلول های T بیش فعالی که تصمیم می گیرند ملانوسیت ها را هدف قرار دهند و از بین ببرند، احتمالاً به دلیل ساختار ژنتیکی آنها، همین گونه هستند. حساسیت به مواد شیمیایی نیز می تواند تحت تأثیر ساختار ژنتیکی بیمار قرار گیرد. بنابراین، به جای اینکه یک نظریه جایگزین باشد، مطالعه ژنتیک بیماران ویتیلیگو می تواند به ما کمک کند تا چیزهای زیادی در مورد علت این بیماری درک کنیم، و معلوم می شود که درست است. بیشتر ژنهایی که با ویتیلیگو مرتبط هستند، اجزای کلیدی پاسخ ایمنی هستند که اهمیت خودایمنی در ویتیلیگو را تأیید میکنند. به نظر می رسد تعداد کمی دیگر در عملکرد ملانوسیت و استرس سلولی نقش دارند، اگرچه تعداد آنها بسیار کمتر است. بنابراین این به وضوح ژنتیک در ویتیلیگو را به سایر نظریه ها مرتبط می کند. شما می توانید در بحث من با دکتر ریچارد اسپریتز متخصص ژنتیک در این مورد بیشتر بخوانیداینجا .
این فقط “نظریه عصبی” ویتیلیگو را باقی می گذارد، که به سادگی پشتیبانی نمی شود و احتمالاً اصلاً درست نیست. در ابتدا پیشنهاد شد زیرا یک نوع فرعی از ویتیلیگو، ویتیلیگو سگمنتال، تنها در یک طرف بدن رخ می دهد و به ندرت از مرکز بدن عبور می کند. این الگوی مشابه زونا است که یک عفونت ویروسی در اعصاب پوست است و از خط وسط نمیگذرد. بنابراین برخی فکر می کردند که ویتیلیگو سگمنتال اعصاب را درگیر می کند. اما وقتی دقیق بررسی شود، ویتیلیگو سگمنتال به هیچ وجه از الگوهای عصبی پیروی نمی کند و اغلب آنها را دقیقاً در جهت اشتباه عبور می دهد.
بنابراین این از درگیری اعصاب پشتیبانی نمی کند. برخی دیگر فکر میکردند که ممکن است اعصاب درگیر باشند، زیرا استرس عاطفی میتواند بر شدت ویتیلیگو تأثیر بگذارد، اما این در سایر بیماریهای خودایمنی نیز رخ میدهد، و هیچ مدرکی مبنی بر اینکه این از اعصاب است، وجود ندارد. اما در عوض احتمالاً مربوط به تغییرات هورمونی است که در طول استرس عاطفی رخ می دهد. برخی دیگر فکر می کردند که اعصاب درگیر هستند زیرا مواد شیمیایی کاتکول آمین که توسط اعصاب ترشح می شود، در ادرار بیماران ویتیلیگو افزایش می یابد. اما اینها توسط ملانوسیت ها نیز ترشح می شوند که منبع آنها بسیار منطقی تر است. برخی دیگر اعصاب را دخیل میدانند زیرا ماهیها رنگآمیزی خود را با اعصاب خود کنترل میکنند، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که این اتفاق در پستانداران میافتد. در نهایت، برخی از پزشکان گزارش دادند که ویتیلیگو در همان سمت آسیب های عصبی بهبود یافته است، اما با گذشت زمان، برخی دیگر عکس این را گزارش کردند. بنابراین در پایان هیچ مدرکی مبنی بر دخالت اعصاب در ویتیلیگو، حداقل در حال حاضر، باقی نمی ماند. در ادرار بیماران ویتیلیگو افزایش می یابد. اما اینها توسط ملانوسیت ها نیز ترشح می شوند که منبع آنها بسیار منطقی تر است. برخی دیگر اعصاب را دخیل میدانند زیرا ماهیها رنگآمیزی خود را با اعصاب خود کنترل میکنند، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که این اتفاق در پستانداران میافتد. در نهایت، برخی از پزشکان گزارش دادند که ویتیلیگو در همان سمت آسیب های عصبی بهبود یافته است، اما با گذشت زمان، برخی دیگر عکس این را گزارش کردند. بنابراین در پایان هیچ مدرکی مبنی بر دخالت اعصاب در ویتیلیگو، حداقل در حال حاضر، باقی نمی ماند. در ادرار بیماران ویتیلیگو افزایش می یابد. اما اینها توسط ملانوسیت ها نیز ترشح می شوند که منبع آنها بسیار منطقی تر است. برخی دیگر اعصاب را دخیل میدانند زیرا ماهیها رنگآمیزی خود را با اعصاب خود کنترل میکنند، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که این اتفاق در پستانداران میافتد. در نهایت، برخی از پزشکان گزارش دادند که ویتیلیگو در همان سمت آسیب های عصبی بهبود یافته است، اما با گذشت زمان، برخی دیگر عکس این را گزارش کردند. بنابراین در پایان هیچ مدرکی مبنی بر دخالت اعصاب در ویتیلیگو، حداقل در حال حاضر، باقی نمی ماند.
به طور خلاصه، این مشاهدات کاملاً واضح است که ویتیلیگو یک بیماری خود ایمنی است که با استرس ملانوسیت شروع می شود، که می تواند با قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی بدتر شود. ژنهایی که از والدین شما به ارث رسیدهاند، بر همه این قطعات تأثیر میگذارند.
درمان ویتیلیگو با دانه ترب
بذر ترب یکی از موثرترین درمانهای خانگی برای عفونت پوستی بیماری پیسی است.
استعمال منظم بذر ترب در نواحی آسیبدیده به از بین بردن عفونت کمک خواهد کرد و رشد سلولهای پوستی را به جای سلولهای مردهی پوست سرعت خواهد داد.
به این ترتیب پدیدار شدن لکههای سفید در طول زمان کاهش خواهد یافت.
آیا روغن ترب برای پیسی فایده دار
سلام بله